میگ میگ
من سر راه تو دامی از مهر پهن کردمولی تو
.
.
به سرعت از کنار آن رد شدی و گفتی *میگ میگ*
من سر راه تو دامی از مهر پهن کردمولی تو
.
.
به سرعت از کنار آن رد شدی و گفتی *میگ میگ*
سخته بگی سخته و کسی نباشه بگه :
چرا؟ چته؟ چی سخته؟
سخته سختیاتو تنهایی به دوش بکشی
سکوت ؛ودیگر هیچ نمی گویم،این بزرگترین اعتراض دل من است به تو...تویی که می پنداشتم تکیه گاهم هستی...اما...میدانی
تو برای ویرانیم آمده بودی، ببین ویران شده ام،چون خرابه ای که از هر سوی آن در شبانگاهان صدای جغدهای شوم،
خبر تنهایی ومردن لحظه به لحظه ی مرا به گوش تو می رسانند!
نشسته ایم ...خودمو قلبم...با هم نقطه بازی می کنیم...زبان نفهم قلبم نمی فهمد قواعد بازی را...
تمام خانه هارا با اسم تو پر می کند
گاهی لال می شود آدم ،حرف دارد ولی کلمه ندارد
عاشق را که برعکس کنی می شود:قشاع. دهخدارا می شناسی؟!
لغت نامه اش را که باز کردم نوشته بود:
قشاع:دردی که آدم را از درمان مأیوس میکند